رفيق

عشق و رفاقت

رفيق

۱۷۴ بازديد

يه پسره 2 ماه ميره خونه يكي از دوستاش ميمونه...

بعد 2 ماه ميره سر كوچه ...


يه دختر خوشگل ميبينه ...

بهش تيكه ميندازه...

يكي از دوستاش بهش ميگه ميدوني اوني كه بهش تيكه انداختي كي بوود ؟

اون خواهر همونيه كه 2 ماه خونش موندي...

پسره با پشيموني ميره خونه دوستش ..
دوستش داشته عرق ميخورده بهش ميگه من خواهرتو نشناختم بهش تيكه انداختم...

دوستش ميگه به سلامتي رفيقي كه 2 ماه خونم بود ولي خواهرمو نديد و نشناخت


 

به سلامتي پرچم ايران كه سه رنگه ، تخم مرغ كه دو رنگه ، رفيق كه يه رنگه !

به سلامتي كرم خاكي نه به خاطر كرم بودنش ، به خاطر خاكي بودنش !

به سلامتي كلاغ قصه ها كه خسته راهه و هيچوقت به خونش نميرسه !!!

 

به سلامتي تابلوي ورود ممنوع كه يه تنه يه اتوبان رو حريفه

به سلامتي پل عابر پياده كه هم مردا از روش رد ميشن هم نامردا !

به سلامتي دريا ! نه به خاطر بزرگيش واسه يك رنگيش !

به سلامتي زنجير نه به خاطر اينكه درازه ، به خاطر اينكه همشون با همن !

به سلامتي زغال كه با همه ي سياهيش رنگ عوض نميكنه !

به سلامتي سايه كه هيچوقت آدمو تنها نميزاره !

 

به سلامتي نهنگكه گنده لات درياست !

به سلامتي سرنوشت كه نميشه اونو از سرنوشت !

به سلامتيشلغم نه به خاطر (شل)ش ، به خاطر غمش !

 

به سلامتي سيم خار دار كه پشت و رو نداره !

 

به سلامتي ديوار، نه به خاطر بلنديش واسه اينكه هيچوقت پشت آدمو خالي نميكنه !

 

 

به سلامتي اوني كه هميشه راستشو ميگه !

به سلامتي همه اونايي كه دوسشون داريم و نميدونن ، دوسمون دارن و نميدونيم !

 

سلامتي اونايي كه درد دل همه رو گوش ميدن  اما معلوم نيس خودشون كجا درد دل ميكنن

به سلامتي اوني كه بيكسه، ولي ناكس نيست

سلامتي پسر بچه هاي قديم كه پشت لبشونو با ذغال سياه مي كردن

 

كه شبيه باباهاشون بشن نه مثل جووناي امروز ابروهاشونو نازك مي كنن كه شبيه ماماناشون بشن


سلامتيه دوست نازنيني كه گفت:

 

قبر منو خيلي بزرگ بسازين…. چون يه دنيا ارزو با خودم به گور ميبرم !.

 


به سلامتي اونايي كه اگه صد لايه ايزوگامشون هم بكنن بازم معرفت ازشون چيكه ميكنه

به سلامتي كسي كه هنوز دوسش داري ولي ديگه مال تو نيست …

به سلامتي همه اونايي كه خطشون اعتباريه ولي معرفتشون دائميه!

به سلامتي كسي كه ديد بغليش تو تاكسي پول نداره
به راننده گفت : پول خورد ندارم مال همه رو حساب كن

 

به سلامتي‌ اون پسري كه وقتي‌ تو خيابون نگاهش به يه دختر ناز و خوشگل ميفته
بازم سرشو ميندازه پايين و زير لب ميگه: اگه آخرشم باشي‌
انگشت كوچيكهٔ عشقم هم نيستي

به سلامتي پدري كه لباس خاكي و كثيف ميپوشه
ميره كارگري براي سير كردن شكم بچه اش،
اما بچه اش خجالت ميكشه
به دوستاش بگه كه اين پدرمه

به سلامتي سندباد كه كل دنيا رو با يه شلوار كردي دور زد …

سلامتي همه كلاس اولي ها كه تازه امسال ياد ميگيرن سلامتي درسته نه صلامتي!

 

به سلامتي كسيكه تو خيالمونه ولي بيخيالمونه …

 

به سلامتي دريا كه همه با لبش خاطره دارن !

به سلامتي اونايي كه چه عشقشون پيششون باشه چه نباشه چشمشون مثل فانوس دريايي نمي چرخه …

به سلامتي لرزش دست هاي پير پدر

 

تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد